جدول جو
جدول جو

معنی زهرآب گون - جستجوی لغت در جدول جو

زهرآب گون(زَ)
زهرآب دار. فولاد اعلا. (ناظم الاطباء) ، به رنگ زهرآب. (از فهرست ولف) ، همچنان زهرآب کاری و کشنده:
همه تیغ زهرآب گون برکشیم
به کین جستن آئیم و دشمن کشیم.
فردوسی.
یکی تیغ زهرآب گون برکشید
عنان را گران کرد و سر درکشید.
فردوسی.
بدان تیز زهرآب گون خنجرش
همی کرد چاک آن کیانی برش.
فردوسی.
از خنجر زهرآب گون هفت اژدها را ریخت خون
همت ز نه پرده برون دل هشت مرعا داشته.
خاقانی.
رجوع به زهر و زهرآب و دیگر ترکیبهای این دو کلمه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان بویراحمد سردسیر بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 76 هزارگزی شمال خاوری بهبهان و 30 هزارگزی شمال خاوری راه شوسۀ آرو به بهبهان، کوهستانی، معتدل، مالاریائی، دارای 75 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و برنج و پشم و لبنیات، شغل اهالی زراعت و حشم داری، صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی و راه آن مالرو است، ساکنین از طایفۀ بویراحمدی هستند، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا